تبعات بی‌توجهی به تهدیدات زیستی حوزه کشاورزی

کد مطلب: 47
  • تبعات بی‌توجهی به تهدیدات زیستی حوزه کشاورزی

بخش کشاورزی از نظر تولید، اشتغال، صادرات و حفاظت و بهره‌برداری اصولی از منابع طبیعی و خدادادی، توسعه تحقیقات و فناوری‌ها و توسعه مشارکت‌های مردمی، یکی از ارکان مهم اقتصاد و امنیت کشور ایران به حساب می‌آید. بخش کشاورزی و توجه به توسعه و عمران روستاها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همواره مورد اهتمام و تایید قانون‌گذاران، برنامه‌ریزان و دستگاه‌های اجرایی و محور توسعه اقتصادی و اجتماعی بوده و تحولات وسیعی در عرصه کشاورزی و روستاها و مناطق عشایری به وجود آمده است. 
با توجه به اینکه کشاورزی یکی از زیرساخت‌های کشور محسوب می‌شود و جمع کثیری از ساکنان این مرز و بوم به طور مستقیم و غیرمستقیم از این راه امرار معاش می‌کنند و نظر به شکننده بودن مرزهای ایمنی کشاورزی در کشور و به دلیل ماهیت لطیف حرفه کشاورزی و عدم آگاهی افراد شاغل این حوزه به پدیده تهدیدات زیستی، پتانسیل قوی در ایجاد بحران‌های اقتصادی،‌ اجتماعی و سیاسی در بخش کشاورزی وجود دارد. 
کشاورزی دارای وجوه چندگانه با آسیب‌پذیری منحصربه‌فرد است؛ از یک طرف، مزارع از لحاظ جغرافیایی در محیط‌های بسیار گسترده و بی‌حفاظ واقع شده‌اند که بسیاری از عوامل بیولوژیک می‌توانند در این فضا منتشر شوند. از طرف دیگر، تجارت فرآورده‌های کشاورزی به شدت وابسته به عاری بودن از آلودگی‌ها و بیماری‌ها است. بنابراین، با  در نظر گرفتن تنیدگی موجود در حوزه‌های کشاورزی و انسانی، متاثر شدن هر بخش به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در کوتاه‌مدت یا بلندمدت بر سایر بخش‌های کشور اثرگذار خواهد بود.
قوانین و سیستم‌های مقابله با تهدیدات زیستی در حوزه کشاورزی سال‌ها است که طراحی شده و نهادهایی چون سازمان دامپزشکی و سازمان حفظ نباتات مجری آن هستند، اما این مکانیسم‌ها به تنهایی برای مقابله با تهدیدات بالقوه و بالفعل فراروی بخش کشاورزی، چندان کارامد نبوده و یک عزم ملی در جهت تجمیع تمام توان کشور برای مقابله با تهدیدات زیستی را طلب می‌کند. بر این اساس، لزوم ایجاد سامانه ملی مقابله با تهدیدات زیستی در کشور در جهت رفع نواقص و کاستی‌های موجود و ارتقای آستانه آسیب‌پذیری بخش کشاورزی و حفظ امنیت غذایی و استقلال کشور در این زمینه کاملا احساس می‌شود؛ نیازی که پیش از این نیز خودنمایی کرده است، اما گذشت زمان و روزمرگی‌های اداری در کشور، دستور‌العمل‌ها و مکانیسم‌های از پیش تعیین‌شده را به دست فراموشی سپرده شده است.
یکی از مهم‌ترین وظایف هر دولت یا حاکمیت، تامین امنیت مردم آن جامعه از جنبه‌های مختلف اجتماعی- سیاسی، روانی، اقتصادی و غذایی است و شاید به طور قطع گفت بعد از امنیت اجتماعی، امنیت غذایی جامعه مهم‌ترین محبث امنیتی در هر جامعه و به‌خصوص جوامع مستقل مانند کشور ماست. شاید بزرگ‌ترین گواه این موضوع، قحطی بزرگ در ایران در خلال 1917-1919 میلادی مطابق با 1296- 1298 شمسی است که حدود 9 میلیون نفر از 21 میلیون جمعیت ایران بر اثر گرسنگی جان باختند (هولوکاست ایرانی- دکتر محمدقلی مجد).
یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر امنیت غذایی جامعه، تهدیدات زیستی است که محصولات کشاورزی و جمعیت دامی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ وضعیت آب‌وهوایی کشور و چهار فصل بودن آن، وجود منابع بالقوه برای تولید محصولات کشاورزی و پرورش انواع دام و جمعیت روستایی و عشایری کشور شرایط مناسبی برای تولید محصولات کشاورزی متنوع و انواع دام، طیور و آبزیان فراهم آورده است. تنوع تولید این محصولات و گستردگی آن در سراسر کشور، زمینه اشتغال و خودکفایی در بسیاری از محصولات را فراهم کرده است، اما همانطور که پیشتر اشاره شد این امتیازات همواره بخش کشاورزی را با تهدیدات زیستی مواجه است.
عمده تاثیرات منفی تهدیدات زیستی بر محصولات کشاورزی و جمعیت دامی کشور علاوه بر خسارات اقتصادی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
- از دست دادن سرمایه‌های ملی و دارایی‌های کشور و تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی آن در جامعه
- بیکاری در جامعه تولیدکننده، جمعیت روستایی و عشایری کشور و در نتیجه خالی شدن روستاها و مرزها به دلیل کوچ آن‌ها به شهرها و حاشیه‌نشینی و افزایش تبعات مربوطه
- افزایش قیمت محصولات آسیب‌دیده در بازار و ایجاد نارضایتی در اقشار مختلف جامعه و به‌خصوص اقشار کم‌درآمد و ناکارامد جلوه دادن دولت و حاکمیت 
- نیاز به واردات در محصولات آسیب‌دیده و تبعات منفی نشای از واردات.

امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.