محدود کردن مفهوم گسترده پژوهش در یک تعریف جامع که درگیرنده تمامی جنبههای آن باشد، کار چندان آسانی نیست. در یک بیان کلی، پژوهش به صورت یک روند هوشمندانه، هوشیارانه، خلاقانه و سامانمند برای دریافت، بازگویی و بازنگری پدیدهها، رخدادها، رفتارها و انگاشتهها تعریف میشود. با توجه به لزوم دانش محور بودن تصمیمهای خرد و کلان در بخشهای مختلف مدیریتی، پژوهش را میتوان ابزاری کارآمد و محوری برای اتخاذ تصمیمهای درست و بهنگام دانست.
افزایش جمعیت، بیشتر شدن تعاملات بین جوامع و رشد چشمگیر و روزافزون دانش بشر در سالهای اخیر در حوزههای مختلف بهویژه حوزه علوم زیستی نه تنها باعث افزایش نیازهای سنتی بشری به غذا، دارو و درمان میشود، بلکه زمینه بروز انواع نیازها، بیماریها و مشکلات ریز و درشت جدیدی را نیز فراهم ساخته و راه را برای پدیدار شدن علوم نوظهوری مانند انواع مطالعات ژنتیکی گیاهی، حیوانی و انسانی، علوم نانوتکنولوژی و... را فراهم میسازد.
علوم زیستی بهطور مستقیم با سلامت انسان در ارتباطند؛ چه در زمانهای گذشته که تنها پزشکی و رشتههای درگیر با آن در این حوزه قرار داشتند و چه امروزه که گرایشهای مختلف علوم ژنتیکی، سلولی-مولکولی و حتی صنایع غذایی و دامپزشکی همگی به نوعی زیرشاخهها این حوزه محسوب میشوند.
پژوهش در حوزه علوم زیستی از دو منظر بسیار حائز اهمیت است؛ یک منظر فراهم آوردن علم، دانش و آگاهی لازم برای بهرهمندی از مواهب و منافع بیپایان علوم جدیدی همچون بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، علوم ژنتیک و... و همچنین پیشرفتها و همپوشانی بین علوم ریشهدارتری همچون پزشکی و داروسازی است و از منظر دیگر، پژوهش و آگاهی در زمینه علوم زیستی، اساسیترین و اصلیترین تنها راه جلوگیری از مخاطرات ناشی از سوءاستفادههای شایع در این حوزه از دانش است.
شناسایی و تشخیص میزان و چگونگی سوءاستفادههایی که ممکن است از لحاظ سلولی-مولکولی و ژنتیکی در بافتهای زنده -چه گیاهی و چه جانوری و انسانی- داده شده باشد، کاری نیست که از عهده دانش سنتی برآید و نیاز مستقیم به علم و دانش بهروز، پویا و پیشرونده دارد. محصولات کشاورزی نوترکیب یکی از آشناترین موضوعات در قلمروی مطالعات ژنتیک گیاهی است. این محصولات یکی از نتایج علم بیوتکنولوژی گیاهی هستند که امروزه توجه بسیاری را به خود جلب کردهاند. گیاهان نوترکیب از موضوعات بسیار چالشبرانگیزی هستند که اثر مستقیم بر امنیت غذایی جامعه دارند. همچنین با تکیه بر ارقام موجود و سنتی در کنار منافع بسیاری که دارند به علت حساسیت نسبی به آفات و تغییرات جوی و نیز بازدهی محصول به نسبت کمتر، نمیتوان تامین محصول پایدار و به اندازه را انتظار داشت. علاوه بر این، اطمینان بیقید و شرط به محصولات نوترکیب با وجود بهبود نسبی مقاومت در برابر آفات و تغییرات جوی و نیز افزایش قابل توجه بازدهی محصول به علت نامعلوم بودن تغییرات ژنتیکی اعمال شده و عوارض آن، کاری معقول و عاقبتاندیشانه نیست.
نمونه دیگر در این زمینه، نانوتکنولوژی و نانوبیوتکنولوژی است. رشد جهشی و انفجارآمیز این علوم در سالهای اخیر به حدی بود که توجه عمومی از عوارض احتمالی آن کاملا معطوف به منافع هیجانانگیز آن شد در حالیکه پژوهشهای اخیر حاکی از تاثیرات بسیار نامطلوب نانوذرات بر سیستم تنفسی و حتی ساختار DNA است.
نمونههای گفته شده، تنها شناخته شدهترین موضوعات در میان انبوه موارد پیش آمده در نتیجه علوم جدید است و مثالهای بسیار زیادی از این دست در علوم و زمینههای مختلف وجود دارد. علوم جدید از بسیاری جنبهها همچون شمشیری دو لبهاند که استفاده ناآگاهانه از آن نه تنها سودی حاصل نمیکند، بلکه بیش از آن ضرر در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر، تنها مصرفکننده علوم جدید بودن، دامی است که عواقب آن شاید نه فردا، اما حتما دامنگیر خواهد شد و تنها راه خلاصی از این دام، بها دادن به پژوهش و همگام شدن با جریان روز علم و دانش است.